اهمیت ریبرندینگ یا بازسازی برند
بررسی اهمیت برندینگ یا بازسازی برند
از مفهوم ریبرندینگ تا به امروز به چه میزان در کسب و کار خود استفاده نموده اید؟ بدون تردید یک کسب و کار یا محصولی، با نام تجاری خود در ذهن دیگران ثبت می شود. از این رو، مواقعی نیاز می شود از یک محصول یا شرکت، تصویری نو به وجود آید. بازسازی برند، روشی در جهت این است که شرکت ها به منظور دوباره دیده شدن و رشد کردن خود از آن استفاده می کنند تا تجسمی جدید از برند خود در ذهن مخاطبان ایجاد سازند. اهمیت ریبرندینگ در این است که یک برند سازی نو به شما این امکان را می دهد تا افزون بر ارتقا نام تجاری، مخاطبان جدیدی جذب نموده و حتی رتبه ی سایتتان را نیز در گوگل بهبود بخشید. ما در این مقاله اهمیت ریبرندینگ از مجموعه تبریزلوگو به بررسی ریبرندینگ و اهمیت آن در کسب و کار خواهیم پرداخت.
فهرست مقاله اهمیت ریبرندینگ
- منظور از ریبرندینگ چیست؟
- اصول ریبرندینگ
- انواع روش های ریبرندینگ
- چطور باید ریبرندینگ انجام دهیم؟
- سخن پایانی
منظور از ریبرندینگ چیست؟
منظور از واژه ریبرندینگ، مراحل تغییر تصویر یک کمپانی یا محصول می باشد. هدف این می باشد که تصویر به روز تر و جذاب تری برای مصرف کنندگان آن محصول یا خدمات مورد نظر به وجود آوریم. این کار یک مدل استراتژی بازاریابی به شمار می آید که شامل بازسازی لوگو، نام، نماد ها یا ترکیبی از تمامی آن ها می باشد.
تعریف TechTarget از ریبرندینگ و اهمیت ریبرندینگ
ریبرندینگ، به مفهوم به وجود آوردن نگاه و احساسی نو برای یک محصول یا شرکت نو پا می باشد. اکثرا هدف از ریبرند کردن ایجاد تاثیری مثبت بر روی درک مشتری از محصول، خدمات یا بهطورکلی یک شرکت می باشد.
اصول ریبرندینگ
در جهت تازه سازی برند شناخت اصول ریبرندینگ الزامی است. شماری از مهم ترین این اصول می توان موارد زیر می باشند:
پارادوکس
این اصل به این معناست که شرکتها باید به نحوی تازهسازی برند را انجام دهند که بین هویت و ایدئولوژی اولیهی برند و مفاهیم معاصر تعادل برقرار شود. بهبیاندیگر، سازمان باید یک برندینگ قوی با حفظ ارزشهای اصلی بسازد که نوآوری داشته باشد. این پارادوکس میان دو مفهوم تداوم و سازگاری است.
تعادل
این اصل به تعادل میان مفاهیم برند فعلی و مفاهیم جدید اشاره دارد. در ریبرند کردن، ما به دنبال پاک کردن حافظهی برند خود نیستیم و باید در عین تجدیدنظر بر روی مفاهیم، اصالت برند را حفظ کنیم؛ بنابراین، در شکلگیری برند جدید باید با مدیریت، تغییری موفقیتآمیز را رقم بزنیم.
رشد: در بازسازی کردن برند شاید بخشها افزایش یابند. تلاش برای رشد برند ممکن است به کشف بخشهای جدیدی در بازار بیانجامد یا نیازهای جدیدی را برای مشتریان مشخص کند. بهبیاندیگر، در ریبرند کردن آنچه باید دیده شود، انعکاس ماهیت رو به رشد برند است.
جهت گیری
یکی دیگر از این اصول که معمولاً کمتر در نظر گرفته میشود، جهتگیری برند جدید است. یک سازمان باید حداکثر سطح جهتگیری برند را پس از بازسازی در ارتباطات، بازاریابی داخلی و آموزشها داشته باشد. جهتگیری زمانی اتفاق میافتد که شرکت و تمام ذینفعان، برند جدید را در تمامی امور در نظر بگیرند و جنبههای گوناگون آن را در تعاملات شرکت به کار ببرند تا در اذهان ثتبیت شود. لازمهی این جهتگیری، آموزش درست تمامی کارکنان و ذینفعان است.
هماهنگی
یک سازمان باید سطح بالایی از هماهنگی و ادغام عناصر بازاریابی با عناصر برندینگ را اجرا کند. بسیار مهم است که استراتژیهای بازسازی برند بهروشنی اجرا شود و با تمامی جنبههای شرکت مانند طراحی محصولات یا خدمات، توزیع، قیمتگذاری، خدمات مشتری و مدیریت، در ارتباطات یکپارچه باشد.
آگاهی
آگاه سازی، یکی از اصول مهم است. برای سازمان های بزرگ، تبلیغات، یک راه حل اساسی برای ایجاد آگاهی و تغییر نگرشهاست. مشارکت مشتریان و کارکنان در فروشگاهها میتواند در آگاهسازی برندینگ جدید نقش مهمی داشته باشد و به ایجاد یک برند قوی تر کمک کند.
انواع روش های ریبرندینگ
استراتژی ها در جهت مدرن سازی برند، با حذف عناصر منفی یا انعکاس تغییرات برند ها صورت می گیرد. در ادامه مقاله اهمیت ریبرندینگ تعدادی از روش های بازسازی برند آورده شده است:
نام برند: تغییر نام برند، یکی از راههای ریبرند کردن است که بسیار موردتوجه بازار هدف قرار میگیرد و حتی ممکن است واکنشهای شدیدی به همراه داشته باشد.
برندینگ بصری: در این روش تغییرات در نمادهای بصری یک فرم تصویری یا متنی مانند رنگها، اشکال، تایپوگرافی، آرمها، طراحی، بستهبندی یا تغییرات تبلیغاتی اعمال میشود.
هویت برند: گاهی یک شرکت میخواهد با هویت برند خود با مشتریان ارتباط برقرار کند و تغییراتی را در مأموریت، اهداف، ارزشها و چشماندازهای شرکت نشان دهد.
میراث برند: برخی برندها تازهسازی میشوند تا از میراث خود فاصله بگیرند یا ارتباط با تکنولوژی یا مد را گوشزد کنند؛ ولی برخی برندها بازسازی میشوند تا میراث قدیمی خود را برجستهتر نشان دهند؛ مثلاً اصالت شرکتشان را.
وعده ی برند: گاهی یک برند برای اضافه کردن یک شعار یا وعدهی کوتاه به برند خود، تازهسازی میشود. معمولاً این شعارها به شکل مستقیم، کوتاه و بهیادماندنی هستند.
اعتبار برند: تلاش برای افزودن اعتبار به برند، یکی از روشهای دیگر در ریبرندینگ است. گاهی شرکت میکوشد تا واقعیتهای اساسی را به برند بیافزاید تا اعتبارش را بیشتر کند؛ مثلاً افزودن یک آرم سبز برای نشان دادن حفاظت از محیطزیست.
برندینگ داخلی: در این شیوهی ریبرند کردن، این کار صرفاً برای کارکنان داخلی و هیئتمدیره در راستای ایجاد مأموریت و چشمانداز جدید انجام میشود.
تجربه ی مشتری: همیشه تغییرات بر اساس شرایط جدید اتفاق نمیافتد؛ گاهی این تغییرات بر اساس تجربهی مشتریان است؛ مثلاً بهبود امنیت کلاههای ایمنی به علت بروز چندین اتفاق ناخوشایند.
قیمت گذاری: عناصری نظیر قیمتگذاری و توزیع نیز ممکن است بر روی ریبرند کردن یک نام تجاری تأثیر داشته باشند. مثلاً فروشگاههای فیزیکی برای یک شرکت تجارت الکترونیک ممکن است بر روی برند و شعار آن اثر بگذارند.
ترویج: گاهی برای رواج دادن یک برند با استفاده از کمپینهای تبلیغاتی، از روش برندسازی مجدد استفاده میشود.
داستان سرایی: داستان، هنر انتقال اطلاعات به زبانی جذاب است و ممکن است برخی برندها برای برجسته کردن خود، از سخنرانیهای جالب و استفاده از سناریو در برند خود بهره ببرند.
آزمایش: حذف یک برند و جایگزینی آن با برند جدید، ریسک زیادی دارد و احتمال شکست آن نیز بالاست. به همین دلیل، یکی از روشهای برندسازی مجدد، آزمونوخطا و ارزیابی نتایج است.
چطور باید ریبرندینگ انجام دهیم؟
به منظور باز سازی یک برند، نیاز خواهید داشت مرحله های ریبرندینگ را به ترتیب زیر نجام دهید:
شما لازم دارید با بررسی کردن مخاطب های هدف، رقیب های کسب و کار خود و عملکرد آنها را بشناسید و ارزیابی نمائید. نیاز است ببینید چه موردی درباره ی برند شما در ذهن مخاطبان جایگاه ویژه ای دارد. با تحقیقات گسترده در این زمینه می توانید درکی عمیق از بازار هدف به دست آورید و استراتژی خودتان را تعریف نمائید.
هر شرکت یا مجموعه ی کسب و کاری سه عنصر اصلی دارد:
- چشمانداز،
- مأموریت و
- ارزش
این سه چشم انداز در اهمیت ریبرندینگ باید به درستی درک و بررسی گردند. این سه عنصر در اصل چیزی است که شما لازم اسات به مخاطبان منتقل نمائید. به همین علت باید به بهترن شکل شناخته شوند.
این مرحله از مجموعه مرحله های ریبرندینگ یعنی تعویض نام شرکت، یک تغییر جدی است. به این دلیل که لازم است برای به رسمیت شناختن آن هزینه صرف نمائید. با این حال، اگر واقعا به این کار می اندیشید، نیاز است مطمئن شوید که شرایط بهتر خواهد شد. برگزیدن اسم مناسب و متناسب با ارزش های شرکت، بسیار ضروری می باشد.
دقت داشته باشید که شعار یک شرکت، مأموریت و چشمانداز آن را افشا می سازد و لازم است به اندازه ی مکفی آشکار، کوتاه و به یادماندنی انتخاب گردد. در صورتی که بخواهید این شعار را عوض کنید، باید چیزی را جایگذین سازید که در درجه ی اول منحصر به فرد باشد و اهداف شرکت را به بهترین نحو نشان دهد.
در این مرحله از مراحل ریبرندینگ، برای ساخت مجدد هویت برند، این تغییرات را اعمال کنید:
- مخاطبان و بازار هدف را دوباره تعریف کنید
- چشمانداز، مأموریت و ارزشهای خود را دوباره درک کنید
- نام شرکت خود را مجدداً بررسی کنید
- شعار برندتان را مجدداً مرور کنید
- بار دیگر هویت برندتان را بسازید
- لوگو را تغییر دهید
- رنگها را تغییر دهید
- تصاویر و اشکال را بازبینی کنید.
ساخت هویت جدید برای یک کمپانی، ریسک بالائب دارد. با این حال در صورتی که به درستی انجام شود، می تواند به رشد کسب و کارتان کمک کند.
سخن پایانی
اهمیت ریبرندینگ یا بازسازی برند هنگامی مشخص می شود که یک شرکت، لوگو، شعار، چشم انداز، مأموریت، ارزش ها، نام یا مخاطبین هدف خود را در بازار تغییر دهد و بکوشد با هویت جدیدی در ذهن مدیران، مشتریان، رقبا و شرکا معرفی شود. این کار به برند ها کمک می کند تا با یافتن مخاطبان جدید و کاملاً تازه نفس، در رقابت با دیگر برند ها، خود را بهتر بشناسانند. روش های مختلفی برای تازه سازی برند وجود دارد که در این مقاله مهمترین روش ها را بررسی کردیم و گفتیم که برای ساخت یک برند جدید، چه گامهایی باید برداشته شود.
2 نظر
به گفتگو بپوندید و نظر خود را به ما بگویید.
همیشه دیدن بازسازی برندهای بزرگ هیجان انگیزه!
کاملا موافقم