اهمیت گرافیک محیطی در کسب و کار
گرافیک محیطی چیست و چه اهمیتی در کسبوکار دارد؟
یک فروشگاه مواد غذایی بدون برچسب، خیابانهای بدون علائم، هتلهای بدون شماره اتاق، مسیرهای بدون راهنما. مانند یک کابوس است! همانقدر ترسناک و گیج کننده. ولی خوشبختانه ما در دنیای واقعی زندگی میکنیم و چیزهایی داریم که به ما کمک میکنند و ما را از سردرگمی نجات میدهند. احتمالا از تیتر این مطلب متوجه شدهاید که قصد داریم به موضوع گرافیک محیطی بپردازیم.(اهمیت گرافیک محیطی در کسب و کار)
وقتی وارد فضایی ناآشنا مانند یک ساختمان اداری، ایستگاه مترو یا غرفه نمایشگاه میشوید نیاز دارید که بدانید از کدام سمت و به کجا بروید و ناآگاهی راجعبه مسیرها میتواند برای شما استرسزا و نگران کننده باشد. چیزی که در اینجا شما به آن نیاز دارید گرافیک محیطی است که به شما نشان میدهد چگونه و از کجا گذر کنید و مسیر درست کدام است. در این مقاله از روزرنگ قصد داریم گرافیک محیطی را معرفی و بررسی نماییم. با ما همراه باشید.
گرافیک محیطی چیست؟
گرافیک محیطی (EGD) استفاده از عناصر گرافیکی مانند تایپوگرافی، رنگ، تصاویر و بافتها برای آگاهی بخشی و افزایش تجربه و شناخت افراد در یک فضا است. هر عنصر گرافیکی نقشی متفاوت در ارزیابی، شناخت و افزایش تجربیات افراد دارد و بسیاری از رشتههای طراحی از جمله گرافیک، معماری داخلی، منظر و طراحی صنعتی را در بر میگیرد.
طراحی لوگو اینها مربوط به جنبههای بصری، راهیابی، برقراری ارتباط، شکل دادن ایده و ایجاد تجربیاتی است که افراد را به جای دیگری متصل میکند. اگر بخواهیم به تاریخچه این هنر اشاره کنیم باید به زمانهای دور برگردیم. همان روزهایی که عموزادههای غارنشین ما روی دیوار غارها نقاشی میکشیدند. درواقع قدمت این هنر به اندازه خود هنر است.
با این وجود در دوران مدرن این حرفه فقط ۴۰ سال سن دارد که گروهی از طراحان تشخیص دادند کاری که آنها انجام میدهند چیزی بیشتر از ایجاد علائم بوده و گرد هم آمدهاند تا SEGD را تشکیل دهند تا فعالیتهای خود را به یک حرفه تبدیل کنند.
امروزه نیز مانند گذشته از گرافیک محیطی برای روایت داستان استفاده میشود، فقط به شیوهای پیچیدهتر. این هنر میتواند به سوالاتی مهم و اساسی پاسخ دهد مانند: به کجا میروید؟ دنبال چه چیزی میگردید؟ در حال حاضر کجا هستید؟ ما که هستیم؟ شما کی هستید؟
به طور کلی اهداف و کاربردهای اصلی گرافیک محیطی در چند زمینه خلاصه می شوند
۱. تبلیغات
٢. امور آموزشی و فرهنگی
٣. هدایت و راهنمایی و اطلاع رسانی
۴. کاربرد تفریحی و زیباسازی شهری
۵. ایجاد نظم و ایمنی
۶. افزایش سطح اطلاعات و فرهنگ جامعه
در واقع می توان گرافیک محیطی را به دو بخش تقسیم کرد
۱. آثاری که در آنها علاوه بر در نظر گرفتن جنبه های زیبایی شناسانه، عنصر ارتباط و انتقال پیام و مفاهیم در درجه اول اهمیت قرار دارد که به آن تبلیغات شهری نیز می گوییم. این نوع تبلیغات می تواند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باشد.
۲. آثاری که جدا از تبلیغات شهری هستند و هدف آنها زیباتر کردن محیط اطراف انسانها و ایجاد ترکیب های زیبا و چشم نواز و تعامل بین انسان و محیط اطراف اوست و در این بین شاید هیچگونه مفهوم و معنای خاصی رد و بدل نگردد. مثل فضای سبز، آب نماها و .. .
گرافیک محیطی هم در فضاهای باز مثل پارک ها، خیابان ها و معابر شهری و هم در محیط های بسته مثل فضاهای داخلی ساختمان های اداری و تجاری و مترو، نمایشگاه ها و فروشگاه ها دیده می شود. پس با توجه به گستردگی حیطه آن طراح نیز باید علاوه بر دارا بودن دانش هنرهای تجسمی و آشنایی کامل با اصول گرافیک و شیوه های بیانی تصویر، در محدوده ی دانش های دیگری نظیر جامعه شناسی، معماری، شهرسازی، مخاطب شناسی، روان شناسی، علوم ارتباطات و رسانه و دکوراسیون داخلی با اساتید و کارشناسان این رشته ها هماهنگ شده و از نظریات و تجربیات علمی و تخصصی آنها بهره گیرد.
اجزای گرافیک محیطی
هر حرفه و هنری که به آن نگاه کنید از اجزای بهخصوصی تشکیل شده است و بدون آن اجزا عملا چیزی شکل نمیگیرد. اجزای سازنده گرافیک محیطی برای طراحی لوگو بسیار آشنا و ملموس است. موارد سادهای که روزانه با آنها درگیر هستیم و آنها را میبینیم.
اولین و تاثیر گذارترین عنصر رنگ است. رنگها میتوانند روحیه فضا را تغییر دهند؛ آن را پرانرژی، آرام، بازیگوش و… جلوه دهند. همچنین میتوانند به طبقهبندی، زمینهسازی، برجستهسازی و یا تفکیک فضاها بپردازد.
مورد دوم تایپوگرافی است. نوشتار، اطلاعات را از طریق متن به منظور یافتن راه، برچسب گذاری، شناسایی، بازاریابی، فروش و غیره منتقل میکند مورد بعدی تصاویر هستند که توانایی برقراری ارتباطات را دارند همچنین احساسات را برمیانگیزند.
بافت نیز یکی دیگر از مواردی است که در گرافیک محیطی نقش مهمی را بر عهده میگیرد. بافت یک بعد اضافی به فضا میبخشد. عناصر حسی و قوای لامسه، عمق را اضافه میکنند. همچنین میتواند احساسات را برانگیزد و به مردم کمک کند تا با وضوح بیشتری با فضا ارتباط برقرار کنند. بهعنوان مثال، اگر میخواهید مردم احساس کنند در طبیعت هستند، میتوانید پوست درخت را روی دیوار یا اجسام مستقل قرار دهید.
گرافیک محیطی چگونه به مردم کمک میکند؟
گرافیک محیطی راجعبه چگونگی پیمایش در فضاهای جدید و نا آشنا به افراد آگاهی میدهد. در واقع یک نوع روش مسیریابی است بهطوری که برای طراحی لوگوی افراد با هر سطح سوادی قابل فهم باشد.
بهعنوان مثال، فرودگاهها از علامتهای متنوعی استفاده میکنند تا به مسافران اطلاع دهند که برای ورود و خروج، تحویل چمدان و مکانهای مهم دیگر به کجا مراجعه کنند. به همین ترتیب، نشانههای خیابانی به رانندگان کمک میکنند تا بدانند از کجای آزادراهها برای ورود به خیابانهای فرعی استفاده کنند و چه موقع در تقاطعها بایستند.
نشانههای بصری اطلاعاتی راجعبه مکانهای جدید به افراد میدهند تا افراد راحتتر با فضاها ارتباط بگیرند. به این نوع اطلاعات و برقراری ارتباط، هویت ارتباطی میگویند.
در واقع نشانههای بصری نشان میدهند که فضا دارای چه ویژگیهایی است، مناسب چه گروههای سنی است و… بهعنوان مثال گرافیک مورد استفاده در موزه کودکان با موزه بزرگسالان متفاوت است.
در موزه کودکان برای انتقال حس نشاط و شادابی، افزایش انگیزه و قدرت یادگیری و ایجاد اشتیاق در کودکان از رنگهای روشن و پر انرژی استفاده میشود همچنین برای مسیریابی و آدرسدهی از المانهای جداب متناسب با گروه سنی مربوطه استفاده میشود تا فضا برای کودکان کسل کننده نباشد.
اما در موزههای بزرگسالان برای رعایت تاثیر گذاری، انتقال مفاهیم بنیادین و حفظ شأن فضا از رنگهای خنثی و به اصطلاح خاموش استفاده میکنند.
طراحی برای طراحی لوگو
موزهها و کنفرانسها غالباً هزینه ورودی دارند و تمام افراد جامعه نمیتوانند یا نمیخواهند برای چنین فضاهایی هزینه کنند. اما میل به یادگیری و دانستن در طراحی لوگو افراد قوی است.
بنابراین بعضی طراحان با استفاده از مکانهای عمومی و ایجاد طراحی متناسب با فضا، سعی میکنند مفاهیم مورد نظر خود را بهطور رایگان به مردم منتقل کنند. این نوعی دیگر از گرافیک محیطی است که هدف آن فقط انتقال مفاهیم یا سرگرمی میباشد. این طرحها میتوانند مفاهیم زیادی را به مردم منتقل کنند. همچنین میتوانند دائمی یا موقت باشند.
مکان سازی و هویت بخشی
گرافیک محیطی با استفاده درست و بهجا از رنگ، بافت، تایپوگرافی، الگو، حرکت و… میتواند فضایی را نوسازی و متحول کند. در یک کلام میتواند هویتی جدید به فضا ببخشد.
این امر میتواند آموزش، حمل و نقل و محیطهای اداری و شرکتی را متحول نماید. این نوع طراحی تیمی بزرگ و حرفهای متشکل از متخصصان مهندسان معمار و شهر ساز، طراحان گرافیک و… را نیاز دارند تا هریک متناسب با علم و هنر خود نظر سازندهای را مطرح و اعمال نمایند.
سخن آخر
گرافیک محیطی چیزی پنهان و دور از دید نیست. تمامی علائم موجود در خیابان نوعی طراحی محیطی است. آنچه آن را چشمگیر میکند، تجربهای است که طراحی محیط به کسانی که از کنار آن عبور میکنند میدهد.
طراحی محیط میتواند تجارب فراموش نشدنی داشته باشد. ثابت شده است که استفاده از آن در بازاریابی موفقیت بسیار زیادی را برای افراد به همراه دارد. گرافیک محیطی میتواند نقش مهمی در آگاهی بخشی و آموزش افراد داشته باشد و باعث میشود ارتباط انسان با محیط تصحیح شود و در چرخه تعاملی بهتری قرار گیرد همچنین باعث میشود افراد سادهتر به اطلاعات دسترسی داشته باشند و از زیاده گویی جلوگیری میکند.